U

شرایط اجرای حد قذف
یکی از شرایط اجرای حد قذف، عفیف بودن شاکی است، لذا سابقه محکومیت قذف شونده به بزه منافی عفت، مانع از اجرای حد است.
به گزارش استیناف– یکی از شرایط اجرای حد قذف، عفیف بودن شاکی است، لذا سابقه محکومیت قذف شونده به بزه منافی عفت، مانع از اجرای حد است.
شماره دادنامه قطعی: 9309970910601019
تاریخ دادنامه قطعی: 1393/07/20
خلاصه جریان پرونده
آقای م. به اتهام قذف نسبت به خانم الف. تحت تعقیب قرار گرفته و به موجب دادنامه شماره 882- 20/08/92 شعبه 101 دادگاه عمومی جزایی … و مستنداً به مواد 245 و 250 قانون مجازات اسلامی به مجازات تحمل هشتاد ضربه شلاق حدی محکوم گردیده است و رأی صادره به موجب دادنامه شماره 1496- 16/11/92 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی تأیید و قطعیت یافته است.
محکوم علیه ضمن پرداخت هزینه دادرسی و با ارسال لایحه به دیوان عالی کشور و با اعلام این که: 1- یکی از شرایط قانونی قذف شونده غیر متظاهر به زنا بودن است و عفیفه بودن و عدم اشتهار به فساد اخلاقی و در مانحن فیه با توجه به مدارک جدید خانم الف. دارای روابط نامشروع متعدد بوده و اشتهار به فساد اخلاقی دارد و با جعل مدرک و استفاده از مدرک جعلی اقدام به ایجاد باشگاه ورزشی کرده که پس از افشای موضوع باشگاه وی تعطیل شده است و این امر محکومیت این جانب به حد شرعی قذف را متزلزل می کند و مدارک مذکور و سی دی آن در زمان رسیدگی در اختیار بنده نبوده و دلیل جدید بنده است.
2- شرایط شرعی تحقق قذف محقق نبوده و من به صورت سؤالی از شاکیه که همسر شرعی من بود پیگیری کردم و نسبت زنا به ایشان ندادم.
3- در پرونده دو زن شهادت داده اند یکی دخترش بوده و دیگری هم خانمی دارای عداوت بوده که به من سیلی زده است و شرایط قانونی را نداشته اند و قاضی به علم خود نیز استناد نکرده است و قذف با شهادت دو مرد قابل اثبات است نه دو زن آن هم فاقد شرایط شرعی و باوجود شبهه نیز حد ساقط است و با کیفرخواست دادستانی علیه شاکیه مبنی بر روابط نامشروع وی و تظاهر او به فسق حد قذف صحیح نیست و مستنداً به بند 5 ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری درخواست اعاده دادرسی نموده است که پرونده در مورخ 24/02/93 به این شعبه ارجاع گردیده است که به شرح آتی اظهارنظر و اتخاذ تصمیم می نماید.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص درخواست آقای م. مبنی بر تجویز اعاده دادرسی نسبت به دادنامه شماره 496- 16/11/92 صادرشده از دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی که متضمن محکومیت نامبرده به تحمل حدّ قذف است؛
با توجه به این که طبق ماده 146 قانون مجازات اسلامی، قذف در مواردی موجب حدّ می شود که قذف شونده علاوه بر سایر شرایط، عفیف نیز باشد و خانم الف. که در پرونده از محکوم علیه شکایت کرده است طبق کیفرخواست شماره 529- 19/04/92 صادرشده از دادسرای عمومی و انقلاب از جهت اتهام رابطه نامشروع دون زنا مجرم شناخته شده و بزهکاری وی در دادگاه تجدیدنظر استان نیز به موجب دادنامه شماره 823- 31/06/93 احرازشده و نامبرده به همین جرم به تحمل نودونه ضربه شلاق تعزیری محکوم شده است و این حکم عفیفه بودن شاکیه را مخدوش می سازد، تقاضای نامبرده موجه تشخیص و موضوع با بند 5 ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری منطبق می باشد، لذا با استناد به ماده 274 قانون مذکور ضمن تجویز اعاده دادرسی نسبت به دادنامه یادشده، رسیدگی مجدد را به دادگاه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی ارجاع می نماید.
      رئیس شعبه سی و سوم دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
نرخ دیه سال 1402

نرخ دیه سال 1402

با ابلاغ رئیس قوه قضائیه نرخ دیه سال ۱۴۰۲ اعلام شد.

تفاوت عبارت متهمِ فاقد پیشینه کیفری با متهم فاقد پیشینه موثر کیفری

تفاوت عبارت متهمِ فاقد پیشینه کیفری با متهم فاقد پیشینه موثر کیفری

متهمِ فاقد پیشینه کیفری است با متهم فاقد پیشینه موثر کیفری است، عباراتی اند که در گواهی عدم سوء پیشینه با آنها روبرو می شویم. درحالیکه شاید در وهله اول به نظر برسد هیچ تمایزی میان این دو عبارت وجود ندارد.